علل رويكرد به منابع توليد پراكنده

شرکت مهندسی برق روان پاسارگاد با در اختیار داشتن پرسنل مجرب و متخصص قابلیت انجام کلیه مراحل طراحی و احداث نیروگاه های گازی کوچک مقیاس (ساخت ، راه اندازی، تامین تجهیزات، عملیات و نگهداری ، مهندسی )را دارا می باشد.

علل رويكرد به منابع توليد پراكنده

در ساختار قديم صنعت برق در كشورهاي پيشرفته و وضعيت موجود بسياري از كشورها، وظايف توليد، انتقال و توزيع توان بر عهده شركت‌هاي برق مجتمع  (VIU)بود. افزايش ميزان تقاضاي توان در چند سال اخير، در بسياري از كشورها موجب شد كه اين شركت‌ها نتوانند به صورت مؤثر، جوابگوي اين ميزان تقاضاي زياد باشند. در نتيجه خاموشي، قطع برق و معيوب شدن تجهيزات و … در بسياري از كشورها، به‌ويژه ايالات متحده صورت گرفت و به تبع آن قيمت‌ها در دوره‌هاي پيك به شدت بالا رفت. اين در حالي بود كه همراه با رشد اقتصادي كشورها كه منجر به افزايش ميزان انرژي مورد نياز آن‌ها بود، مسأله كيفيت توان و قابليت اطمينان آن نيز اهميت پيدا نمود.

علاوه بر اين، بحران نفت در سال 1973 موجب شد كه بسياري از كشورهايي كه در صنعت خود به سوخت‌هاي فسيلي وابسته بودند، در پي يافتن جايگزيني مناسب براي اين سوخت‌ها باشند. همچنين با افزايش آگاهي عمومي در مورد مسائل زيست محيطي، يافتن جايگزيني مناسب براي سوخت‌هاي فسيلي اهميت بيشتري پيدا كرد. مطالعات انجام شده نشان مي‌دهد كه انرژي‌هاي تجديدپذير شامل انرژي خورشيد، باد، آب، بيوماس، زمين‌گرمايي و … كه از نظر زيست محيطي تميز بوده، مي‌توانند جايگزين مناسبي براي سوخت‌هاي فسيلي باشند. بدين‌ترتيب عواملي مانند تجديد ساختار صنعت برق، نياز به افزايش ظرفيت سيستم و پيشرفت تكنولوژي‌ها به‌طور همزمان، پايه و اساس معرفي تكنولوژي‌هاي توليد پراكنده مي‌باشند.

عوامل محرك فراواني باعث افزايش تمايل به كارگيري سيستم‌هاي توليد پراكنده شده است كه به طور كلي اين عوامل را مي‌توان در پنج گروه به شرح زير تقسيم‌بندي نمود:

1- پيشرفت‌هاي صنعتي چشمگير در ساخت و بكارگيري تكنولوژي‌هاي مرتبط

2- محدوديت‌ها موجود در احداث خطوط انتقال نيرو

3- ورود بحث بازار برق و مسائل مرتبط با آن در سيستم قدرت

4- افزايش تقاضاي مشتركين براي سرويس با قابليت اطمينان بالا

5- حساسيت بالا در خصوص آلودگي‌هاي محيط زيست

1-5 علل رويكرد به منابع توليد پراكنده در ايران

ظرفيت نامي توليدي واحدهاي نيروگاهي غير وابسته به وزارت نيرو در سال 1380، بالغ بر 6190 مگاوات برآورد شده است كه 401 مگاوات از آن مربوط به صنايع بزرگ و مابقي به ساير مؤسسات و صنايع كوچك اختصاص دارد .

دلايل زير كاربرد توليد پراكنده و توليد همزمان (cogeneration) را در كشور ما براي مصارف معمولي و عمومي توجيه مي‌كند:

1- كاربرد واحدهاي كوچك توسط مصرف‌كنندگان، صنعت برق را عملاً بتدريج خصوصي مي‌كند و اين خصوصي‌سازي از اهداف دولت و وزارت نيرو مي‌باشد و از سرمايه‌گذاري ملي در زمينه توليد مي‌كاهد.

2- نصب توليد پراكنده در پايدار نگه داشتن ولتاژ، اصلاح قدرت راكتيو، تزريق قدرت اكتيو و حفظ فركانس و نهايتاً بهبود كيفيت برق شبكه تأثير مثبت دارد.

3- آزادسازي تجهيزات فراواني كه به دليل مصرف پيك شبكه، الزاماً اضافه نصب شده و بعضاً چندين برابر مصرف اوقات عادي شبكه سرمايه‌گذاري شده است.

4- نصب توليد پراكنده در محل‌هاي مصرف، جابه‌جايي انرژي الكتريكي را در كل شبكه متناسب با قدرت نصب شده كاهش مي‌دهد، در نتيجه تعويض هادي‌ها، كابل‌ها و ساير تجهيزات، خصوصاً در شبكه توزيع كاهش مي‌يابد.

5- با توجه به نياز بيست سال آينده كشور به بيش از 70 هزار مگاوات مصرف پيك و در نظر گرفتن ضريب ذخيره توليد، بر مبناي گزارش مقدماتي صنعت برق ايران در سال 1400 بيش از 90 هزار مگاوات قابل توليد در نيروگاه‌ها ميزان سرمايه‌گذاري بالاي 20 ميليارد دلار خواهد بود. هرچه بتوان اين سرمايه‌گذاري را از طريق واحدهاي DG توسط مصرف‌كنندگان تأمين كرد، مي‌توان از خروج ارز ناشي از فروش سرمايه‌هاي ملي ممانعت كرده و براي خيل عظيم جوانان جوياي كار ايجاد اشتغال نمود .